سخن عاشق
بعد لذت متن و رولان بارت نوشته ی رولان بارت، سخن عاشق: گزیده گویه ها هم تا دو سه هفته ی دیگر با ترجمه ی من، در نشر مرکز، در می آید و کارم با سه گانه ی نیچه یی اش تمام می شود. این کارش را خیلی دوست دارم، گو این که برداشت ام از آن با برداشت رایج همخوان نیست. به هر حال، بارت در ابتدای کتاب اش آن را این گونه وصف می کند
ضرورت نگارش این کتاب را باید در اندیشه یافت: سخن عاشق امروزه سخنی از فرط تنهایی است. این سخن شاید بر زبان هزاران تن جاری است ( که می داند؟) اما هیچ کس بقای آن را تضمین نکرده؛ این سخنی است که زبان های پیرامون ما آن را یکسر وا نهاده اند: سخنی که این زبان ها نادیده اش گرفته، خوارش شمرده، یا به تمسخر گرفته اند، سخنی نه تنها گسسته از قدرت بل که گسسته از سازوکارهای آن (علوم، فنون، و هنرها). هنگامی که سخنی این گونه خود در راستای سیر خویش از بیغوله ی ناواقعیت سر در می آورد، تبعید شده از تمام جمعیت ها، تدبیری جز این ندارد که به صورت عرصه ی، هرقدر محدود، یک تصریح در آید. این تصریح، در یک کلام، موضوع کتابی است که در این جا آغاز می شود
Labels: Barthes
6 نظر:
از شما بعيد بود كه شكست يا تسليم را بپذيريد. اما بهر رو به گمانم كار عاقلانه اي كرديد.
پاينده باشيد.
پیام واقعا انتظار نداشتم شکست پذیر باشی یه فکر اساسی برای زندگیت بکن !!!
باز هم منتظریم استاد
I'm waiting desperately...
Sanam
Lieber Herr Yazdanjou,
ich hätte gerne gewusst, ob Sie auch Deutsch können? Oder übersetzen Soe nur aus English? Zum Beispiel Freud, oder auch Nitsche!
Your note in "Shargh" was strong, clear and thoughtful.
Post a Comment
<<< صفحه ی اصلی