December 24, 2004

پوزش و سپاس

ترجمه برای من کار دشواری است، نه به این خاطر که از آن لذت نمی برم، برعکس، به این خاطر که لذتی که می برم آنچنان کامل نیست، آدمی وسواسی مثل مرا ارضا نمی کند. خب، تمام تلاش ات را می کنی که لغزش و خطایی نباشد، متن ها را تطبیق می دهی، بازخوانی می کنی، دوباره و چندباره می خوانی، مطمئن می شوی که دیگر کم و کاستی نیست، و به محض آن که منتشر شد می فهمی که اسمی را اشتباه درج کرده ای، یادت می آید که مفهومی را دقیق برنگردانده ای، یاد می گیری که بعضی از عبارت ها را بهتر می شد ترجمه کرد ... مثل بچه یی ناقص الخلقه که باید فکری به حال اش بکنی، این بلا به جان ات می افتد که دوباره متن ات را ویرایش کنی؛ اصلاح اش می کنی و می نشینی منتظر، تا کی دوباره این امکان باشد که کتاب ات را تجدید چاپ کنی، با ویراست تازه
چند روز پیش، دوستی دیریافته، پویا رفوئی، مولف و منتقد، لغزشی را که در به سوی پسامدرن: پساساختارگرایی در مطالعات ادبی (نشر مرکز، 1381) مرتکب شده بودم گوشزد کرد. دو روز پیش هم بعد از پایان سخنرانی ام در دانشکده هنرهای زیبا، دوستی نویافته، سرکار خانم مرجان موسوی، دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی، در نامه یی همان خطا را تذکر داد: من عنوان جستار الن سیکسو را به غلط " قصه ها" ترجمه کرده ام، در حالی که ترجمه ی درست آن " شبیخون ها" است
Stories را Sorties در واقع اشتباه آشکار من از آن جا ناشی می شد که
خوانده بودم. ریشه ی این اشتباه هم به وقتی بر می گشت که سرگرم ترجمه ی کتاب بینامتنیت، نوشته ی گراهام آلن ( نشر مرکز، 1380) بودم، و به خاطر عدم دسترسی به برخی از متون مورد بحث، دقت و اطمینان لازم برای ترجمه ی برخی اصطلاحات و عناوین را نداشتم. این بود که فکر کردم بالاخره باید طرح ام برای تدوین و ترجمه ی تعدادی از مهم ترین مقالات مربوط به پساساختارگرایی در مطالعات ادبی را، که در این کتاب هم به آن ها استناد شده بود، عملی کنم. بعد که کار را شروع کردم، برای بعضی از تعابیر مطرح (مثلا" اصطلاحات باختینی) معادل های بهتری پیدا و استفاده کردم، به بعضی لغزش ها و بی دقتی های آن ترجمه هم پی بردم، و از جمله این که، با توجه به بحث مطرح در جستار کریستوا، عنوان آن باید " کلام، مکالمه، و رمان" باشد نه " واژه، مکالمه، و رمان"، و نیز در ترجمه ام از متن الن سیکسو، با توجه به توضیحات حاشیه یی که در یادداشت اول مقاله هم آورده ام، خطای دیداری مذکور باید اصلاح شود، اما در هردو مورد، متن نهایی متاسفانه درست اصلاح نشد: عنوان جستار کریستوا در فهرست کتاب درست درج شده اما در صفحه ی آغاز آن مطلب نه، و عنوان جستار سیکسو هم که در همه جا به همان شکل اشتباه آمده
این ها را گفتم که بگویم، به خاطر این سهل انگاری از خوانندگان ام پوزش می خواهم و امیدوار ام این توضیح دیرهنگام را پذیرا باشند. نیز سپاس گزار دو دوستی هستم که کاستی کتاب ام را یادآور شدند و مرا رهین منت خود ساختند

Labels:

5 نظر:

Anonymous Anonymous مي نويسد:

آقاي يزدانجو، چند نكته اينجا قابل تامل است، هم مثبت و هم منفي: ببينيد! شايد براي مترجمي در سطح شما و با گستره ي كاري شما، اشتباهات اين چنين، چندان نقطه ي مثبتي نباشد، شايد حتي بدخواهان،اين گفتار شما را، به شكلي كاملا مغرضانه و به دور از اخلاق حرفه اي، مورد استفاده قرار دهند _كه به گمان من، احتمال غريبي نيست_ اما در عين حال، از بزرگ ترين محاسن حرفه اي شما، پيگيري مستمر و ويرايش و تصحيح مداوم آثارتان است، كه گواه اين التزام و دقت همواره را، در ويراست هاي تازه ي ترجمه هاي تان مي توان يافت. ضمن اين كه بسياري از افراد هم كار شما، صرفا به پشتوانه ي چند عنوان كتاب، خود را از خداوندگاران ملك ترجمه مي پندارند، و طبيعي است كه وجود هيچ اشتباهي ، هر چند فاحش را در كار خود پذيرا نيستند. تواضع حرفه اي شما قابل تحسين است. نگران نباشيد! فرصت ويرايش و تصحيح بسيار است!و اين اشتباه ها ، از ارزش آثار تان نمي كاهد.

8:21 PM  
Anonymous Anonymous مي نويسد:

آقای پیام یزدانجو، خوشحالم که خودتان پیشگام شدید. نمی دانم می دانید یا نه، به هر حال من وظیفه دارم به اطلاع جناب عالی برسانم که دوستی به نام آقای گنجی پور سرگرم ساخت موشکی برای پرتاب بسوی شماست! خواستم خواهش کنم اگر اجازه بدهید این سوتی را به اطلاع ایشان برسانم تا در ساخت سلاحشان مورد استفاده قرار بدهند؟!
یک تروریست فرهنگی!

9:08 PM  
Anonymous Anonymous مي نويسد:

آقای یزدانجو من با شما شوخی ندارم. قضیه کاملا جدی است! لطفا نظرتان را اعلام بفرمایید تا بعدا" گلایه نکنید که از وبلاگتان بدون اجازه مطلبی برداشته اند!

10:13 PM  
Anonymous Anonymous مي نويسد:

آقا برای شما افت دارد این حرفها ...

10:37 PM  
Anonymous Anonymous مي نويسد:

آقای یزدان جو،
این حس پذیرش شما را تحسین می کنم و خوشحالم که مترجمان ما به دنبال تصحیح خودشان باشند که فکر می کنم اولین گام در جهت رشد و پیشرفت است. به خاطر داشته باشیم که به تعداد مترجمان یک متن برای آن متن ترجمه وجود دارد.دوستی با شمارا غنیمت می شمرم.مرجان موسوی

9:43 AM  

Post a Comment

<<< صفحه ی اصلی

:: نقل نوشته ها مجاز و انتشار آن ها منوط به اجازه ی نويسنده است ::