August 26, 2005

ماکیاوللی و من


"آشنایی با ماکیاوللی" آخرین ترجمه­ی من است که تازگی منتشر شده، از همان مجموعه­ی "آشنایی با فیلسوفان" که نشر مرکز منتشر می­کند. عنوان اصلی کتاب "ماکیاوللی در 90 دقیقه" است، از مجموعه­ی مرور تاریخ تفکر، نوشته­ی پل استراترن؛ هر کتاب حدود 60 صفحه دارد و اگر هر صفحه خواندن­اش 90 ثانیه طول بکشد، کل کتاب را می­شود در 90 دقیقه خواند – این هم از فلسفه­ی نام­گذاری این مجموعه در زبان اصلی (ترجمه­ی فارسی هم فکر می­کنم همین حدود وقت از خواننده خواهد گرفت). مثل دیگر عناوین این مجموعه، "آشنایی با ماکیاوللی" هم کتاب تخصصی و دشواری نیست و بیش­تر برای آشنایی اولیه با احوال و آثار پدر سیاست مدرن نوشته شده. تنها ترجمه­یی است که انتخاب­اش با من نبوده: کاری بود که با اکراه پذیرفتم، اول به این دلیل که از پراکنده ­کاری خوش­ام نمی­آید، دوم به این دلیل که انگیزه و اشتیاقی نسبت به "فلسفه­ی سیاسی" در خود نمی­دیدم. اما، برخلاف تصور، تجربه­ی ناخوشایندی نبود، به عکس، خیلی هم جذاب بود؛ هرچند که باز هم بیش­تر مجذوب زندگی و تجارب تلخ ماکیاوللی و شخصیت شگفت­انگیزش شدم تا صرف اندیشه­های سیاسی­ او – نوشتار طنازانه­ی استراترن هم که جاذبه­ی خود را داشت. به هر حال، کتاب کوچکی است، به گمان­ام به یک بار خواندن­اش می­ارزد ...
بامزه است، تنها کتابی که مستقلن در باب فلسفه­ی سیاسی ترجمه کردم انتشارش با اوضاع و احوالی مصادف می­شود که چندان هم باب طبع­ام نیست. سرخورده نه، دل­زده­ام می­کند. نوشته­های اخیرم را که نگاه می­کنم، هم احساس اسارت می­کنم، هم احساس بیگانگی -- جدیت بیش از حدی که با نگاه طنزآمیز من به زندگی همخوانی ندارد. نه، اصلن حرف­ام این جمله­ی جهان­سومی نیست که "سیاست همه­اش بازی است و ..." (چه چیزی بازی نیست؟) نه، اما می­دانم که گام زدن در هر راهی هم انگیزه می­خواهد هم حوصله، که من در حال حاضر هیچ­ کدام­اش را ندارم.
مساله جوزدگی یا حتا واکنش­گری هم نیست؛ فقط این است که به هر رو فضایی که در آن می­نویسم استلزاماتی دارد. دیگر این که، خیلی از دوستان­ام، خیلی از دوستانی که من مطالب­شان را دوست داشتم، یا نمی­نویسند و یا کم و بعضن بدون­ برنامه می­نویسند. توهمی نداشتم که بخواهم سرخورده شوم. همین است که هست. بعد از این هم، انگیزه ­یی و حوصله­یی باشد، بیش­تر به کار اصلی­ام ادبیات، و کار فرعی­ام فلسفه، می­پردازم – حرف­وحدیث­های هرازگاهی هم که همیشه هست ...

10 نظر:

Anonymous Anonymous مي نويسد:

سلام!
مبارك باشد قدم نو رسيده.
اميد كه بركت قدومش احوال شما را نيز خوش كند و برانگيزاند حوصله‌ را براي روياندن ميوه‌هاي ديگر كه هر گل بوي خوش خويش دارد و بلبل خويش.
اميد كه عطر اين گل از آواز خوش بلبلان سرزند و روح لطيفتان را بنوازد.

11:56 PM  
Anonymous Anonymous مي نويسد:

پیام جان همیشه از ترجمه هایت لذت برده ام . موفق باشی

1:56 PM  
Anonymous Anonymous مي نويسد:

کتاب تازه را تبریک می گویم ..باشد تا این نوشتار ها و پایداری ها در ضمن آکادمیا نیز به روز است .

6:08 PM  
Anonymous Anonymous مي نويسد:

با سلام
دوست عزیز در صورت امکان لینک زیر را بازدید نمایید
با تشکر
http://tir78.blogspot.com/2005/08/blog-post_28.html

8:19 PM  
Anonymous Anonymous مي نويسد:

داناو شاد باشيداقاي يزدانجو

2:35 AM  
Anonymous Anonymous مي نويسد:

تبریک میگو یم موفقیتهای شما را .

8:26 PM  
Anonymous Anonymous مي نويسد:

تو خیال میکنی کی هستی ؟از طرف کودوم بشریت !! حرف میزنی؟تو چند سالته؟گنجی بهت رشوه داده؟یا مثل این بچه سوسلایی که دو تا کتاب گرفتن دستشون برای افه گذاشتن میای وبلاگ مینبیسی؟لجن مزدبگیری مثل گنجی وقتی بشه زندانی سیاسی این مملکت و امثال تو ازش دفاع کنن باید بحال اون مملکت تاسف خورد که روشنفکرش شبیه چون تویی باشه!!این ماکیاوللی رو برای چی ترجمه کردی از روی اکراه؟نکنه بدون اجازه مامان جونت ترجمش کردی؟

12:12 AM  
Anonymous Anonymous مي نويسد:

پیام یزدانجو ی عزیزم از این خبر بسیار خوشحالم همیشه کتابهایت را خوانده ام و منتظر این یکی نیز می مان. ادبیات و فلسفه ی ایران در عصر معاصر بسیار وام دار تو است

3:25 AM  
Anonymous Anonymous مي نويسد:

می خوانیم استاد

9:34 PM  
Anonymous Anonymous مي نويسد:

پيام عزيز!
هنوز نخوندم ترجمه‌ات را اما خوب به هر حال مثل بقيه دوستان تبريک مي‌گم تا بعد از اون که خوندم

1:37 PM  

Post a Comment

<<< صفحه ی اصلی

:: نقل نوشته ها مجاز و انتشار آن ها منوط به اجازه ی نويسنده است ::