رامین جهانبگلو آزاد شد (؟)
[LINK]
August 30, 2006
:: نقل نوشته ها مجاز و انتشار آن ها منوط به اجازه ی نويسنده است ::
:: نوشتن ::
:: خواندن ::
:: تازه ها ::
- کپی لفت 3
- از فلسفه به تاریخ 3
- باز هم 3
- نقض قانون، نقد قانون 3
- زندگی مثل زیدان 3
- وداع با وبلاگ 3
- حق مطلب 3
- تعیین تکلیف 3
- قاعده ي بازي (ويرايش دوم)* 3
- عجز اندیشه 3
:: بايگانی ::
-
December 2004 |
January 2005 |
February 2005 |
March 2005 |
April 2005 |
May 2005 |
June 2005 |
July 2005 |
August 2005 |
September 2005 |
October 2005 |
November 2005 |
December 2005 |
January 2006 |
February 2006 |
March 2006 |
April 2006 |
May 2006 |
June 2006 |
July 2006 |
August 2006 |
September 2006 |
October 2006 |
November 2006 |
December 2006 |
January 2007 |
February 2007 |
March 2007 |
April 2007 |
May 2007 |
June 2007 |
July 2007 |
August 2007 |
September 2007 |
December 2007 |
February 2008 |
April 2008 |
7 نظر:
درست تر ش:رامين جهانبگلو از زندان بيرون آمد...و خوشحال باشيم بخاطر اين خبر...يا غمگين باشيم بخاطر اين که چرا بايد بخاطر اين خبر خوشحال باشيم؟...کل ماجرا غم انگيز است و اينکه از خواندن اين خبر خوشحال شدم،به شدت غمگين ام کرد...
خب بعدش؟ باید که برگرده باید چکار کنیم؟؟؟؟؟
ظاهر قضیه که هنوز خوشحال کننده است
سلام
با نقطه‌الف موافقم. از زندان بیرون آمد.
و البته فکر کنم دیگر باید خبر را این‌طور تکمیل کنیم: از زندان اوین بیرون آمد و...
واقعا این چندروز با خواندن نوشته‌های شرم‌آور، کوتاه‌قدانه و کوته‌بینانه و [...]ی که این‌ور و آن‌ور درباره‌ی ایشان نوشته‌اند، ماندم که زندان دقیقا کدام است و کجاست؟
اصولا کدام یکی خطرناک‌تر است، زندان اوین یا زندان تهران (ایران، دنیا! بدون هیچ معنای ضمنی. دقیقا همه‌شان. هر جا آدم‌هائی هستند که...)؟
خیلی دردناک است که واقعا و به هیچ‌وجه نمی‌شود درباره‌ی آزادی نظر مشخص داد. وقتی کسانی که تا همین دیروز مثلا سنگ آزادی بیان و اندیشه‌ی جهانبگلو را به سینه می‌زدند حالا یک سنگ دیگر برداشته‌اند و...
واقعا نمی‌دانم چه میشود گفت در برابر خیل کسانی که...
فکر کنم هنوز باید آزادی ایشان را آرزو کرد.
خدا قسمت کند عشق وحرس سرو
خدا قسمت میشود، آه بس
به بایگانی مطالب نوشته شده پیرامون آزادی دکتر جهانبگلو اضافه شد.
بلاگچین
نگراني مسخره و خوش حالي مسخره تر . چه عجيبه كه سعي مي كنن با سرو صدا براي جهانبگلو بي سر و صدا سنگ به سينه بكوبند . اسير را با اسارت آزاد مي كنند
...
Post a Comment
<<< صفحه ی اصلی