November 08, 2006

پيشامد، بازي، و همبستگي


«پيشامد، بازي، و همبستگي» هم بالاخره بعد از دو سال كه صرف ترجمه و ويرايش و آماده­سازي­اش كردم منتشر شد. با افزوده­هاي من، كتاب اكنون شامل مطالب زير است:

ريچارد رورتى
پيش‏درآمد
درآمد

بخش اول: پيشامد
1 پيشامد زبان
2 پيشامد خودبودگى
3 پيشامد جامعه‏ى ليبرال

بخش دوم: بازى و نظريه
4 بازى شخصى و اميد ليبرالى
5 خودآفرينى و وابستگى: پروست، نيچه، هايدگر
6 از نظريه‏ى بازى‏باور تا اشارات شخصى: دريدا

بخش سوم: قساوت و همبستگى
7 آرايشگر كاسبيم: ناباكوف و قساوت
8 آخرين روشنفكر در اروپا: اورول و قساوت
9 همبستگى

پيوست‏ها
فلسفه و دموكراسى
كتاب‏شناسى
نمايه‏ى نام‏ها

براي من، اين كتابي است كه بيش از هر ترجمه­ي ديگري زمان برده و بيش از هر كار ديگر درگيرم كرده: در واقع، اگر بخواهم از سه كتاب سرنوشت­ساز زندگي­ام ياد كنم اول خاطرات لوئيس بونوئل، «با آخرين نفس­هاي­ام» را نام مي­برم، دوم «در سايه­ي اكثريت­هاي خاموش» ژان بودريار، و سومي هم كه بي­شك همين كتاب رورتي است – سه كتابي كه نه فقط روياها كه واقعيت زندگي­ام را ساخته­اند.
با اين حال، اين كتاب آخر يك خاصيت ديگر هم براي­ام دارد، اين كه واقعا" آخرين كاري است كه مي­خواستم يا مي­توانستم براي ترجمه انتخاب كنم – نه اين كه رورتي ختم كلام باشد، فقط اين كه مدت­ها است حس مي­كنم ديگر بايد بساط ترجمه را رها كنم و، اگر شد، قدري زندگي كنم، بخوانم، و بنويسم – از بخت­ياري­ام بود كه چنين كتابي خاتمه­ي پروژه­اي شد كه اين هفت سال گذشته پي گرفتم.
غم نان به كنار، از بابت بهانه­هايي كه پيش آيد، کارهای پراکنده را احتمالا" ادامه خواهم داد. اما باز هم بگويم: اين آخرين و، خوش­بختانه از ديد خودم، ارزنده­ترين كار در كارنامه­ي مترجمي من خواهد بود – و تا اين لحظه، تنها كتابي كه مي­خواهم از خوانندگان خواهش كنم كه بخوانند.

Labels: ,

5 نظر:

Anonymous Anonymous مي نويسد:

خواهش هم نمی کردی می خوندیم عزیز
دستت به خاطر این همه کار ارزنده درد نکنه

8:32 AM  
Anonymous Anonymous مي نويسد:

تبریک برای چاپ این کتاب ارزنده و آرزوی موفقیت و سرخوشی در ادامه ی راه/و "نوشتن"
پاینده باشید
:)

11:06 PM  
Anonymous Anonymous مي نويسد:

سلام / امیدوارم که خوب و سر حال باشی / من که در شیراز زندگی می کنم هنوز این کتاب را ندیده ام ولی خیلی خوشحالم که در حوزه ای دیگر هم کاری وب و خواندنی داری / به ما هم سری بزن / موفق باشی

12:00 AM  
Blogger Unknown مي نويسد:

به انبوه کتاب های تان نگاهی می اندازم آکنده از خاطره برایم، آکنده از شور و نوستالژی،گاه هم آوا، هم افق و هم تقدیرم،هم چین و شکن و هم سرشتم؛ گاهی هم روبرو،دیگرسو و دیگرگون کننده ام، بعضی را تنها یکبار خواندم بعضی را اما دو، سه و حتا چهاربار، همچون همین ادبیات پسامدرن یا سخن عاشق که هنوز میل به بازخواندن شان دارم.حالا هم با نهایت عشق و خواهندگی تمامم این آخرین (امیدوارم نباشد البته آخرین) برگردان تان را می خوانم آقای یزدانجوی عزیزم.همچون همیشه یک گزینش ستودنی. این بزرگترین و سرخوشانه ترین هدیه ای است که از یک نویسنده و مترجم بزرگ برای خوانندگان همیشگی اش انتظار می رفت. هستی تان مدام و دستتان همیشه به نوشتن. تنها کاری هم که از من بر می آید آرزوی زندگی یی بارآورتر از همواره برایتان.فقطافقط می توانم بگویم که سپاس گذارم بی نهایت سپاسگذار.این از همان زمان هاست که آدم می ماند که چه باید بنویسد...شاید فقط بتوان نوشت که ناتمام باید تمام که البته نه رها کرد
...
دوستدار همیشگی تان
ح ف

3:14 AM  
Anonymous Anonymous مي نويسد:

درود
اتفاقا دیروز دیدمش. نگرفتم. گفتم بگذار یه تحقیقکی بکنم ببینم کتابش در چه مایه هاست. حالا امروز حتما خواهم گرفت و خواهم خواند و ....
موفق باشید

10:14 AM  

Post a Comment

<<< صفحه ی اصلی

:: نقل نوشته ها مجاز و انتشار آن ها منوط به اجازه ی نويسنده است ::